ANITA
ANITA
سلام بهونه قشنگ من برای زندگی....

 

ظرف غذای نذری همسایه را نگرفتم، هاج و واج نگاهم کرد.
گفتم غذا پخته ام و این زیادی است ...
به او نگفتم که اگر فقط ده دقیقه سرکوچه بایستد حتما یک نفر را می بیند که
سطل آشغال بزرگ را می کاود برای یافتن لقمه ای نان !
دوروبرمان پر است از یتیم، نیازمند و کودکان خیابانی ...



یک محل را نذری میدهید، بی آنکه حواستان باشد
نیازمندان، زورشان به صف ایستادن نمیرسد
و اگر هم برسد، از لباسهایشان خجالت می کشند ...


ارسال در تاريخ دو شنبه 5 دی 1390برچسب:, توسط محمدرضاعالیقدر

0