سرسفره عقد :
عاقد : عروس خانم وکیلم؟؟؟؟
عروس: پـَـَـ نــه پـَـَــــ رئیس قوه قضاییه ی کل تهران بزرگی !!
ادامه مطلب...
کیفیت ارجینال آهنگ بی نهایت شب با صدای شادمهر عقیلی , با 3 کیفیت متفاوت . . .
( توضیح : این اثر یکی از کمیاب ترین آثار استاد شادمهر عقیلی می باشد
که هم اکنون می توانید از این وبلاگ با کیفیت اصلی دریافت نمایید )
ادامه مطلب...
جاهاي خالي را با اعداد مناسب پر كنيد:
16|...|1000|...|...|20|10
ادامه مطلب...
من بودم ، تو و یک عالمه حرف
و ترازویی که سهم تو را از شعرهایم نشان می داد!
کاش بودی و می فهمیدی وقت دلتنگی ، یک آه چقدر وزن دارد
تنهایی یعنی : ذهنم پر از تو و خالی از دیگران است
اما کنارم خالی از تو و پر از دیگران است !
زندگي زنده موندن ونفس كشيدن نيست زندگي قانون باورهاست
پس باوركن بيادتم
بعضي وقتا دوست دارم كنارم باشي محكم بغلم كني. بزاري آروم اشك بريزم راحت بشم بعد آروم تو گوشم بگي ديوونه من كه باهاتم.
همين كه ياد ما هستي دمت گرم
همين كه مرهم دردي دمت گرم
در اين دنيا كه مردم بي وفايند
همين كه باوفا هستي دمت گرم
هیچ میدانی ؟
تا تو در آغـوش من گل نکنی
این بهار ، بهار نمیشود
یـواشـکی دوسـتـم داشـتـه باش، آدمایِ دنـیای مــ ـن، چشـمِ دیــدنِ.....عشـ ـق رو نــ ــدارند!!!
وقت شما بخیر
شمایی که قوز کردی جلوی صفحه مانیتور !
بله با شمام !
الهی من فدات بشم ، صاف بشین !
آآآآآآآآ باریکلا !
اگر میخواهید تمام افراد مشهور را در یک نقاشی ببینید به لینک زیر بروید
موس را روی هریک از افراد ببرید نام او برایتان به نمایش در می آید.
cliptank.com/PeopleofInfluencePainting.htm
در یک غروب پنج شنبه پیرمرد موسفیدی در حالی که دختر جوان و زیبایی بازو به بازویش او را همراهی می کرد وارد یک
جواهر فروشی شدند و به جواهر فروش گفت : یک انگشتر مخصوص برای دوست دخترم می خواهم.
مرد جواهرفروش به اطرافش نگاه کرد و انگشتر فوق العاده گرانی و زیبایی که ارزش آن ۳ ملیون تومن بود را به پیرمرد و
دختر جوان نشان داد.چشمان دختر جوان برقی زد تمام بدنش از شدت هیجان به لرزه افتاد.
پیرمرد در حال دیدن انگشتر به مرد جواهرفروش گفت : خب ، ما این رو برمیداریم. جواهرفروش با احترام پرسید که پول اونو
چطور پرداخت می کنید؟
پیرمرد گفت : با چک ، ولی خب من میدونم که شما باید مطمئن بشید که تو حسابم پول هست یا نه بنابراین من این چک رو الان
می نویسم و شما می تونید روز شنبه که بانکها باز می شه ، به بانک من تلفن بزنید و تایید اونو بگیرید و بعد از ظهر اون
روز همون روز من انگشتر رو از شما می گیرم.
صبح شنبه مرد جواهر فروش در حالی که به شدت ناراحت بود به پیرمرد تلفن زد و با عصبانیت به پیرمرد گفت : من الان
حسابتون رو چک کردم اصلا نمی تونم تصور کنم که توی حسبابتون حتی یک ریال هم نیست !!!
پیرمرد جواب میده : متوجه هستم چی میگید ، ولی در عوضش می تونی تصور کنی که من تو این دو سه روز چه حالی کردم
واقعا که بهترین روزای عمرم بود !!!!
میگن یه روز جبرئیل میره پیش خدا گلایه میکنه که: آخه خدا، این چه وضعیه؟ ما یک عده ایرونی توی بهشت داریم که فکر میکنن اومدن خونه باباشون! به جای ردای سفید، همه شون لباس های مارک دار و آنچنانی میخوان! بجای پابرهنه راه رفتن کفش نایک و آدیداس درخواست میکنن. هیچ کدومشون از بالهاشون استفاده نمیکنن، میگن بدون 'بنز' یا 'ب ام و' یا 'تویوتا لکسوز' جائی نمیرن! اون بوق و کرنای من هم گم شده... یکی از همین ها دو ماه پیش قرض گرفت و رفت دیگه ازش خبری نشد!