ANITA
ANITA
سلام بهونه قشنگ من برای زندگی....



20 سال 20 روز 20 شاخه گل براي تو که بيستي افسوس که پيشم نيستتي

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

دوباره فـــال حــــافـــظ و دوباره توي فــالــمي
هـــمـــيـــشـــه در خيالتم اگر چه بي خيالمي

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

در دایره عشق اگر باران بلا بارید ٬ عاشق آن است که از دایره بیرون نرود

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

دركنج دلم عشق كسی خانه ندارد
كسی جای دراین كلبه ویرانه ندارد
دل را به كف هر كه نهم باز پس آرد
كسی تاب نگهداری دیوانه ندارد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

بر سر در قلبم نوشتم ورود عشق ممنوع.عشق وارد شدو گفت من بی سوادم!!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

از وقتي که دلت اومد تنگ دلم هر روز دلم تنگ دل تنگت ميشه

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

سلام بيبن من گم شدم نميدونم از كجا بايد برم ..
.
.
.
بگو از كدوم طرف بايد قربونت برم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

مگه من به تو اجازه دادم که بازم رفتي اون بالا
هان !؟
بيا پايين
زود باش
آخه تو فقط ماه مني !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

دو شاخه گل ، دو جام مستي
به قربانم بري هرجا که هستي !!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

در وفاي تو چنانم که اگر خاک شوم / آيد از تربت من بوي وفاداري تو . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 
سلام به کسي که به رسم جاده ها دوراست و به رسم دل چه نزديک . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

منو ببخش که بي خبر تو خلوتت پا ميذارم / مقصرش تنهاييه من که گناهي ندارم . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

تقديم به چشم هايي که در راه ماندند و دل هايي که آنها را نديدند
تقديم به اشک هايي که غرورشان شکست و عهدي که هيچکس با آنها نبست . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

در خلوت من نگاه سبزت جاريست! اين قست بي تو بودنم اجباريست

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

عاشقي مقدور هر عاشق نيست / غم کشيدن کار هر نقاش نيست . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

نتوان ترک تو اي قبله دلها کردن / که محال است دگر مثل تو پيدا کردن . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

بي وفايي کن وفايت ميکنند با وفا باشي خيانت ميکنند
مهرباني گر چه آيينه ي خوشيست مهربان باشي رهايت ميکنند . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

بازي روزگار را نمي فهمم ! من تو را دوست دارم تو ديگري را ديگري مرا
و همه ي ما تنهاييم . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

هرچه که زيباست و لايق تقديم شما باد / غروب غم ها و طلوع شاديهايتان
آرزوي من است . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

دلم براي ديدنت چه شاعرانه لک زده / بلور قلب کوچکم ز دوزيت ترک زده !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

زندگي را تو بساز ، نه بدان ساز که سازند و پذيري بي حرف
زندگي يعني جنگ ، تو بجنگ ، زندگي يعني عشق ، تو بدان عشق بورز . . .


ارسال در تاريخ شنبه 18 آذر 1391برچسب:, توسط محمدرضاعالیقدر

0