ANITA
ANITA
سلام بهونه قشنگ من برای زندگی....

ضد حال یعنی تو توالت باشی براتون مهمون بیاد
همینکه از توالت در اومدی با مهمونا چشم تو چشم بشی
و بدتر اینه که بخوای با دست خیس باهاشون دست هم بدی
:|

بدترین لحظات

به این نکات به دقت توجه کنید :
دست کردن در پلاستیک حاوی خاک قند
باز کردن گره کور نخ کاموا با دندان
کشیدن فیبر به دیوار
اصابت ناگهانی آرنج به نبش دیوار
بعد از گرفتن ناخونا ، مالیدن نوک انگشتان به پارچه پشمی !

گاز زدن بستنی یخ

قاشق کشیده بشه به بشقاب

داری ظرف میشوری سیمظرفشویی بره زیر ناخنات

بنده دیگه عرضی ندارم :|

بدترین لحظات

ینــی هیچــی مثـه مـو تـو غــذا رو اعـصاب مـن نـیست !
امـروز داشتــم ناهــار میخـــوردم دوباره دیــدم تــوش موئــه !
خــو مــادر مــن بــارهـا بــهـت گفـتـم
موهــا رو تـو یــه ظرف جــدا ســرو کن بیـار سر سفره
هر کی دوس داشت واسـه خودش برمیــداره :D
قاطی نکن با غـذا.اه اه اه اه دروغه؟..! :)

بدترین لحظات

یکی از بدترین اتفاقات دوران بچگی این بود که میخوابیدی وسط هال،
وقتی که چشماتو باز میکردی میدیدی یه عالمه مهمون دورت نشستن !
لامصب مگه میشد آدم از خواب بلند شه، من که همیشه خودمو میزدم به خواب !
گاهی اوقات هم از گرما میمردم :|
گرما هم هیچ گاهی سرفه یا عطسه میگرفتت وا مصیبتاااااا. یاعلییییییی

بدترین لحظات

بچه که بودم زنگ زدم ۱۱۸ فوت کردم
بعد خانومه گفت تلفن شما کنترل میشه بیب بیب بیب …
جاتون خالی داشتم سکته میزدم ، سریع قطع کردم ،
سیم تلفنم کشیدم ، رفتم بیرون در خونه رو هم قفل کردم !
فقط کم مونده بود از کشور خارج بشم ! :D

بدترین لحظات

بدترین شکستمو وقتی خوردم که با عشق و امید گره هندزفریمو باز کردم
ولی دیدم گوشیم شارژ نداره …
هنوز کمر راست نکردم !


ارسال در تاريخ چهار شنبه 24 دی 1393برچسب:, توسط محمدرضاعالیقدر

0 cache01last1502272127